مجید در تاریخ ۱۳ می ۲۰۰۲ از طریق پارتنر خود، سارا که سوئدی است؛ اقامت موقت یک ساله دریافت می کند. در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۰۳ اقامت وی یک سال دیگر تمدید میشود. در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۴، اداره مهاجرت رابطه بین مجید و سارا را جدی تلقی میکند و به مجید اقامت دائم سوئد می دهد.
در تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۰۷ اداره مهاجرت تصمیم میگیرد اقامت دائم مجید را باز پس بگیرد و او را از سوئد اخراج کند. دلایل اینکار به شرح زیر می باشد:
مجید به هیچ عنوان حرفی از داشتن یک فرزند دختر در کشور اصلی‌اش نزده بود.
مجید در طول مدت اقامتش در سوئد، سفر های زیادی به کشورش داشته و به همین دلیل کمتر از چهار سال در سوئد زندگی کرده است. با حساب کردن دقیق ماه های اقامت وی در سوئد، اداره مهاجرت اعلام میکند که او بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ تنها سه سال و هشت ماه در سوئد زندگی کرده است.
رابطه وی با سارا در اواخر سال ۲۰۰۴ تمام میشود. (بعد از گرفتن اقامت دائم)
برادر مجید که ده سال پیش شهروند سوئدی شده است، تنها فردی است که در سوئد نسبت خانوادگی نزدیک با او دارد.
مجید تنها در مدت کوتاهی بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ کار کرده است و بعد از آن به دلیل مریضی مرخصی بوده و حقوق بیماری دریافت کرده است.
اداره مهاجرت، بخاطر اینکه مجید از داشتن دختری با زن دیگری ، در زادگاهش حرفی نزده و کمتر از چهار سال در سوئد زندگی کرده است، تصمیم به باز پس گرفتن اقامت وی می گیرد.
مجید با تنظیم شکایت نامه، به رای اداره مهاجرت شکایت میکند. صورت جلسه دادگاه اداره مهاجرت به شرح زیر می باشد:
- سفر های مجید به کشورش پشت سر هم نبوده، پس به عنوان semester تلقی میشوند. بدین صورت اداره مهاجرت نمیتواند به این دلیل اقامت دائم مجید را باز پس گیرد.
- از سوی دیگر، پنهان کاری مجید درباره دختری که در زادگاهش دارد، جرم محسوب میشود. چراکه این ماجرا میتوانست در گرفتن اقامت سوئد وی تاثیر گذار باشد. به گفته مجید، هیچگاه کسی درباره این موضوع از او سوالی نکرده و به همین دلیل او هیچگاه دراینباره صحبت نکرده است. اما با این حال دادگاه اداره مهاجرت دلیل مجید را مورد قبول و محکمه پسند نمیداند.
- مجید همچنین مدعی میشود که زبان سوئدی را در حد پیشرفته آموخته است و دلیل بیماری‌اش را با مدارک لازم اثبات میکند، وی همچنین از سال ۲۰۰۷ به عنوان انباردار استخدام شده است.
رای نهایی دادگاه اداره مهاجرت بدین شرح است:
- سفرهای مجید باعث باز پس گرفتن اقامت وی نمیشود، اما همین سفرها نشان دهنده رابطه شدید وی به کشورش و به احتمال زیاد دخترش می باشد.
- مجید موظف به تعریف کردن درباره دخترش بوده است چراکه این ماجرا در روند گرفتن اقامت وی تاثیر بسیاری داشته است.
- مجید هیچ مدرکی دال بر توانایی صحبت کردن به زبان سوئدی روان ارائه نکرده است.
- داشتن کار ثابت و حضور برادرش در سوئد، نشان دهنده رابطه شدید با کشور سوئد و یا وفق گرفتن مجید با جامعه سوئد نیست.
اقامت دائم مجید از او گرفته میشود و او به کشورش باز گردانده میشود.
منبع: سایت ایرانیان سوئد
